برنامه ریزی تولید سیستم تولید چند سایت با استفاده از مدل سازی ترکیبی: مطالعه موردی از صنعت خودرو
Production planning of a multi-site manufacturing system by hybrid modelling: A case study from the automotive industry
این مقاله با بازدارنده های ظرفیت و درخواست چند محصول و چند دوره ناپایدار به مسئله میزان تولید و زمان بندی (LSSP) سیستم تولید چند سایت می پردازد. (LSSP) با یک مدل سازی ترکیبی حل می شود که از ادغام یک مدل برنامه ریزی خطی صحیح مختلط و مدل شبیه سازی به دست می آید. روش مدل سازی ترکیبی به منظور آزمایش استراتژی تولید محلی و همچنین جهانی برای حل LSSP مورد نظر اتخاذ می شود. مدل پیشنهادی به زنجیره تامین سیستم تولید چند سایت از تجهیزات ترمز گیری برای صنعت خودروسازی اعمال می شود. راه حل های به دست آمده از مدل ترکیبی براساس استراتژی تولید محلی و یا جهانی با طرح تولید مرجع واقعی مقایسه می شوند. این روش می تواند با اتخاذ استراتژی مشترک به جای استراتژی رقابتی و یا تولید به فرایند تصمیم گیری کمک کند.
ادغام و همزمانی جریان اطلاعات و مطالب سایت های تولید متعلق به زنجیره تامین (SC) مشخصاتی هستند که سازمان های صنعتی نوین به شدت نیازمند آن هستند. گروه های صنعتی خودروسازی به منظور تضمین معامله مطلوب بین رضایت مشتری و هزینه های تولید تغییرات ساختاری موجود در سیستم های تولید خود را ارائه می کنند (هاگ و روم، 1996؛ پروف، 2000). راه حل رایج این موضوع برون سپاری است. باتوجه به این دیدگاه استراتژیک، پیمان کاران اصلی عرضه کنندگان را از مراحل مهندسی و توسعه محصولات جدید درگیر می کنند. تولید کنندگان خودرو بیش از پیش به عرضه کنندگان وابسته می شوند. بررسی آسیب پذیری در زنجیره تامین کارخانه سازنده ماشین اروپایی در اندازه متوسط (اسونسون،2000) نشان داد بی نظمی هایی که هم سطح پیمانکاران فرعی ظاهر می شود جریان روبه پایین و رو به بالا موجود در زنجیره تامین را افزایش می دهد. درنتیجه، سطح عمیق تر تلفیق و همکاری درمیان تولیدکنندگان اتومبیل و پیمانکاران فرعی برای جلوگیری و یا کاهش آسیب پذیری زنجیره تامین توصیه می شود. بسیاری از تولید کنندگان فرایند دخلی خود را به طور موفقیت آمیزی با مشتریان و عرضه کنندگان خارجی موجود در SC واحد ادغام می کنند (فرولیچ و وستبروک، 2001). باید به طورپیوسته در روابط مشتری و عرضه کننده تجدید نظر شود؛ اطلاعات و دانش استراتژیک تمایل دارند نسبت به گذشته که روابط صنعتی عمیق تری را ترغیب می کردند درمقیاس بزرگتری در میان تولید کنندگان به اشتراک گذاشته شوند. سه سطح ادغام زنجیره تامین در تنظیم سیاست های زمانبندی موجود در مطالعه وی و راجسکی (2000) مشخص می شود. سیاست «نزدیک بینانه» زمانی رخ می دهد که عضو رده بالا تنها هزینه های انعطاف پذیر داخلی را درنظر بگیرد. سیاست «بینابینی» هزینه های انعطاف پذیر نزدیک ترین اعضا به رده ارشد زنجیره تامین را درنظر می گیرد. در نهایت، سیاست «کلی» هزینه های انعطاف پذیر توسعه یافته برای تمام اعضای زنجیره تامین را درنظر می گیرد. زمانی که عرضه کنندگان درگیر SC های متفاوت هستند عامل بیشتر پیچیدگی رخ می دهد. باتوجه به چنین دیدگاهی، روش منسجم مدیریت زنجیره تامین (SCM) به جای روش رقابتی درمیان افرادی که به لحاظ حقوقی مستقل اما به لحاظ اقتصادی و راهبردی وابسته به SC هستند مستلزم روش مشترک است (کریستوفر و توویل، 2000). هدف اصلی SCM مبتنی بر ایجاد ترکیب رقابت و همکاری مطلوب درنظر گرفته شده به عنوان ویژگی اصلی شبکه های درون شرکت است (فول و بیوز، 2000). تنوع احتمالی در تقاضای محصول و همچنین دفعات حمل و نقل و تولید به طور فزاینده ای به عنوان منبع اصلی عدم اطمینان درنظر گرفته می شود (شابریز و وایت، 2000). دراین مقاله، نویسندگان پس از بررسی مدل های زنجیره تامین موجود در منابع (بخش 2) باتوجه به زنجیره تامین سیستم تولید چند سایت که قطعات تجهیزات ترمزگیری را برای صنعت خودرو تولید می کنند یک نمونه صنعتی ارائه می کنند (بخش 3). مدل ترکیبی مطرح شده که شامل مدل تحلیلی و مدل شبیه سازی است در بخش 4 توضیح داده می شود. این مقاله بر روی بررسی روش درخواست تنوع احتمالی تمرکز می کند که می تواند در صورت اتفاق استراتژی بهینه سازی محلی و جهانی به طور متفاوت بر عملکردهای فنی و اقتصادی کل سیستم تولید تاثیر بگذارد. درنهایت نتایج در بخش 5 ارائه می شوند.