Measuring the leanness of manufacturing systems—A case study of Ford Motor Company and General Motors
باوجود تحقیقات گسترده منتشرشده در سیستم تولید ناب در چندین رشته در دهه گذشته، مفهوم آن به دو دلیل توسعه و ترقی پیدا نکرده است. اول به دلیل فقدآن یک تعریف کلی موردپذیرش است. نویسندگان مختلف برحسب اهداف موردنظرشان تعریف هایی بیان کرده اند که در شرکت های مختلف متنوع، دارای همپوشانی باهم و متفاوت هستند. دوم، هیچ مطالعه ای اندازه گیری سامانمند و نسبی از سیستم تولید ناب توسعه داده نشده است. با فقدان چنین اندازه گیری، دو شرکت نمیتوانند بهصورت واقعی پیشرفت خود را بهسوی تبدیلشدن به تولید ناب درجه بندی کنند. این مقاله دو هدف دارد: اول، تعریف تولید ناب بهصورت یک مفهوم یکی شده و دوم، توسعه و بسط دادن اندازه گیری نظام مند و طولانیمدت از تولید ناب. تولید ناب یک استراتژی بهمنظور خسارت متحمل شده کمتر ورودی برای دستیابی بهتر به اهداف سازمانی از طریق خروجی بهتر تولید است
The impact of ISO 9000 and EFQM on the use of flexible work practices
هدف از این مقاله، این است که به تجزیه و تحلیل تفاوت های بین دو رویکرد مدیریت کیفیتISO 9000 و EFQM، که دارای بیشترین استفاده است و در شرکت ها پیاده شده است، درقالب تأثیر آنها در پذیرش شیوه های کار نوآورانه در سازمان بپردازد. به منظور نیل به این هدف، ما یک نمونه از 665 موسسه با حداقل 20 کارمند، از بخش های تولید، ساختمان و خدمات را انتخاب کرده ایم. نتایج نشان می دهد، همانطور که انتظار می رود، EFQM به دلیل استفاده از شیوه های کار نوآورانه بیش از ISO 9000 پیشرفت دارد.
در سیستم های تولید انعطاف پذیر (FMS)، نشانگذاری عمومی که بتوان آنرا به هر گونه مسئلهای نسبت داد، ضروری است. چنین نشانگذاری باید به هر فرد بالقوهای (محقق یا صنعت گر) امکان دهد که وقتی با یکی از این نقاط سر و کار دارد، بتواندFMS خودش را ارائه دهد و مسئله بدون ابهام و با اتفاق آرا حل شود. در این مقاله، نوعی نشانگذاری پیشنهاد میکنیم که بر عوامل پایه ارائه شده توسط مدلساز و ساختارهای پیچیده آنالیز شده تکیه دارد. نمونههایی از این نشانگذاری ارائه میشود و همچنین نرمافزار نشانگذاری خودکار در حال ساخت نمایش داده میشود.