رویکردی برای توسعه استراتژی تولید بر اساس گسترش عملکرد کیفیت فازی
دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۰۴ ب.ظ
An approach for manufacturing strategy development based on fuzzy-QFD
امروزه بیشتر تحقیقاتی که به توسعه استراتژی تولید می پردازند بر روی فرایند های توصیفی و مدل های مفهومی تمرکز می کنند و بنابراین کمبود قابلیت های ارزیابی درجه پشتیبانی استراتژی تولید برای اولویت های رقابتی وجود دارد؛ و همچنین ارزیابی تجانس در میان تصمیمات متنوع استراتژی تولید مشکل است. این مقاله یک رویکرد برای توسعه استراتژی تولید پیشنهاد داده است که اساس آن گسترش عملکرد کیفیت است. این تحقیق با آنالیز فرایند گسترش استراتژی تولید و ویژگی های گسترش عملکرد کیفیت آغاز می شود سپس گسترش می یابد و دو مرحله و یازده گام را مقایسه می کند. این رویکرد از گسترش عملکرد کیفیت به عنوان بخش انتقال دهنده برای اتصال فاکتورهای رقابتی با تصمیمات ساختاری دسته بندی شده مثل دسته های تصمیمات ساختاری و زیر ساختاری استفاده می کند؛ و از گسترش عملکرد کیفیت به عنوان ابزار اصلی در مراحل مختلف توسعه فرایند استراتژی تولید استفاده می شود. این مقاله همچنین تئوری مجموعه فازی و خانه کیفیت را ادغام می کند. برای تهیه یک ابزار ساختاری برای از بین بردن عدم دقت و ابهام در ورودی های مرتبط با تصمیم گیری و برای ساده کردن تجزیه تصمیمات مرتبط با اطلاعات گسترش عملکرد کیفیت یک مطالعه موردی در پایان مقاله انجام شده که استفاده از رویکرد انجام شده را نشان می دهد.
استراتژی تولید بخشی از استراتژی کل شرکت است که از الگو های استراتژی تصمیم ها تشکیل شده است که قوانین، اهداف و فعالیت های تولید را در شرکت تولیدی تنظیم می کند. درست همانطور که با هر نوع استراتژی می توانیم فرایند ها و اجزا را بصورت جداگانه ملاحظه کنیم. محتوای استراتژی تولید شامل تصمیم های مشخص و کارهایی می شود که قوانین تولید، اهداف و فعالیت ها را تنظیم می کند. فرایند استراتژی تولید به رویکردهایی مربوط می شود که می توانند برای توسعه ی استراتژی تولید استفاده شوند. بر اساس تحقیقات استراتژی، تفاوت واضح بین تحقیق در زمینه ی مفهوم استراتژی و تحقیق بر روی فرایند استراتژی برای مدت زمان طولانی نشان داده شده است. امروزه بیشتر تحقیقات بر روی محتوای استراتژی تمرکز می کنند، اما تحقیقات در زمینه توسعه استراتژی تولید نسبتا محدود است. استراتژی تولید شامل مجموعه ای از تصمیمات ساختاری و زیر ساختاری می شود که پشتیبانی های ضروری برای برنده- سفارش بخش های مختلف مربوط به بازار شرکت را فراهم می کند. از دیدگاه هیل استراتژی تولید باید برای دسترسی به اولویت های رقابتی شرکت در دسترش باشد. هیل یک رویکرد پنج گامی برای پیوند استراتژی تولید به برند – سفارش برای دستیابی به تجانس بین آنها پیشنهاد کرد. این رویکرد یک فرایند تکرار شونده است که در آن تشخیص فاکتورهای رقابتی حیاتی است. در این مرحله هر گونه عدم تطابق بین مقررات استراتژی سازمان و قابلیت تولیدی آن آشکار خواهد شد. تاکنون مدل های مختلف تجزیه و تحلیل برای توصیف تجانس بین جنبه های مختلف استراتژی تولید و اولویت های رقابتی توسعه یافته اند.