تجربیات مصاحبه دکتری
بذارید یه نکته دیگه رو هم بگم: باور قلبی دارم اگه کسی در امری متخصص
بمعنای واقعی بشه هیچوقت بیکار نمی مونه. شما الان وضعیت فارغ التحصیلان
جامعه رو ببینید، تقریبا در هر خونه ای سه تا فوق لیسانس بیکار داریم که
همش غر می زنن چرا کار نیست. طرف فوق لیسانس کامپیوتر گرفته اما غیر از
فیلم دیدن اینترنت سرفینگ کار دیگه با کامپیوتر بلد نیست. دو خط برنامه نمی
تونه بنویسه از عالم و آدم هم شاکیه که چرا برای آقای مهندس کار در شانش
فراهم نکرده اند. من بشخصه معتقدم اون آقای مهندس درشان خودش تحصیل نکرده،
نه اینکه کار در شانش فراهم نیست.
شاید در دید عموم، شغلی پایین تر از نظافت منزل نداشته باشیم. شما اگه
تونستین یکی که واقعا توی نظافت منزل ماهره براحتی برای کار خونه پیدا
کنید؟ حداقل تا سه ماه آینده وقتش پره. چرا؟ چون همون کار بظاهر ساده رو
خیلی دقیق و خوب و خدا پسندانه انجام میده و از کارش کم نمیذاره.
اما ممکنه صد تا دکتر مهندس بیکار هم ببینید. چرا؟ چون فقط مدرک گرفته اند
دریغ از کمترین تخصص. شما هم اگه در هر زمینه ای بقدری متخصص باشید که حرف
اول رو بزنید یقینا کار دنبال شما خواهد گشت نه اینکه شما دنبال کار باشید.
اگه واقعا تصمیم گرفتین این مسیر سخت رو طی کنید، بسم الله! همه ی سختی
ها رو بجون بخرید و شب و روز برای موفقیتتون تلاش کنید که حتما نتیجه
خواهید گرفت.
خاطرم هست در دوره کارشناسی هیچ کتاب فارسیی نخوندم و روزانه بیش از ۱۰
ساعت درس میخوندم. بنظر شما نباید تفاوتی باشه بین امثال من(تازه من یه
دانشجوی متوسط بودم و بعینه دیده بودم دانشجوهایی که یک شب در میون
میخوابیدند و بقیه اش رو درس میخوندند) با کسانی که ۲۴ ساعته سرشون توی
موبایل و تلگرام هستش و حتی نصف شب هم یه لحظه از خواب پا میشن اول
موبایلشونو چک می کنن بعد میخوابن؟
گر مرد رهی میان خون باید رفت … از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس … خود راه بگویدت که چون باید رفت
موفق باشید
(شماره ی ۲)
نکته ی بعدی اینه که دوستان باید بدونند نتایج پذیرش دکتری در ۸۰ درصد موارد بلکه بیشتر قبل از جلسه ی مصاحبه و با بررسی مدارکی دانشگاه میخواد تعیین میشه و مصاحبه برای اینکه اساتید مطمئن بشن در انتخابشون اشتباه نکرده اند.برخی از دوستان شاکی هستند که چرا اساتید فقط دانشجوهای خودشونو انتخاب میکنند و اینطوری اجحاف میشه در حق بقیه و اینا اما واقعا اینطور نیست. هیچ استادی دوست نداره دانشجوی ضعیف رو بگیره بلکه میخواد کسی رو بگیره که بدون اینکه باری روی دوش استاد بذاره خودش سر وقت کاراشو انجام بده و نتایج پژوهشش رو منتشر کنه و زودتر فارغ التحصیل بشه. قطعا اساتید رتبه ی این آزمونهای غیر استاندارد رو خیلی ملاک قرار نمی دن و با تاسف از اینکه ۵۰ درصد وزن گزینش رو نمره ی آزمون بذارن از نظر من کار درستی نیست. از نظر شخصی من پذیرش دکتری بطور کامل باید به دانشگاه ها واگذار بشه و هر استادی با هر کسی که فکر میکنه شایسته تره کار کنه. اگه استاد در انتخاب فرد شایسته اشتباه کنه خودش متضرر میشه و قطعا هیچ استادی بر علیه خودش آشنا بازی نمیکنه که یه دانشجوی ضعیف رو فقط بخاطر اینکه پسر خاله اشه بگیره و از دانشجوی قوی چشم پوشی کنه.
راه درست موفقیت در دوره دکتری اینه که اولا داوطلب شرایط علمی و تحصیلی خودشو بسنجه(فقط رتبه ی آزمون رو ملاک قرار نده) و چند تا دانشگاه که بیشتر بهش میخوره رو کاندیدا کنه و بره در موردشون تحقیق کنه. زمینه کاری اساتیدشو در بیاره و ببینه کدوم یک از اساتید زمینه ی کارشون بهش میخوره و سعی کنه قبل از مصاحبه از اساتید مربوطه وقت بگیره و در مورد ایده هاش باهاش صحبت کنه سعی کنه نظر مثبت استاد مربوطه رو جلب کنه.
اگه استاد مربوطه اوکی کنه ۹۰ درصد مرحله رو طی کردین.
با شما مخالفم
علاقه برای بعضی افراد حرف اول رو میزنه و البته هزینه هم چه مادی چه معنوی به عهده فرده کسی که برای مقطع دکتری اقدام میکنه احتمالا در کمترین سن بالای ۲۴ هست و باید درک کامل از کاری که میکنه داشته باشه در غیر اینصورت بقیه جوانب زندگیش هم مشکل داره
در رابطه با پذیرش دانشگاه هم من در کنار خودم فردی رو دارم با لیسانس و فوق لیسانس دانشگاه آزاد و فقط یک مقاله و در دانشگاه تهران پذیرفته شد هیچ استادی هم ایشون رو نمیشناخت فقط مصاحبه خیلی خوبی داشتند
کسانی که علاقه مندند بدون پیش زمینه نهایت تلاشتونو بکنید قانون دنیا بر اساس تناسب تلاش و پاداشه غیر ممکنه تلاش کافی باشه و پاداشی متناسبش نباشه
امیدوارم همه قبول شین و منم همینطور
ممنون که به عرایض توجه کردین و نظرتونو گفتین. ارائه نظرات مختلف بحث رو پخته تر میکنه و طبیعیه که هر بحثی موافقان و مخالفانی داشته باشه.
سپاسگزار خواهم شد کمی بیشتر در مورد رزومه ی اون دوستتون و رشته اش بگین و اینکه چه قابلیتی داشته که اساتید دانشگاه تهران مجاب شده اند ایشونو به فارغ التحصیلان دانشگاه تهران ترجیح بدن.
چون جلسه ی مصاحبه فی الواقع بنوعی مصاحبه ی استخدامی محسوب میشه و هر موسسه ای ترجیح میده کارآمدترین نیرو رو استخدام کنه.
منتظر پاسخ شما هستم
برادر بزرگوار اقای منتظر
مطمن باشید بنده تمام راهها رو امتحان کردم بازم خدمت شما عرض میکنم نمیشه یک نسخه برای همه بیجید من عاشق علمم و درس خوندن رو دوست دارم وقتی ادم میبینه برخی ببخشید مدرک میگیرند و سرکار میروند خوب چرا من که استعداد دارم و درس رو دوست دارم نخونم ……!!!!!!
بعدش همه که قرار نیست بروند یک رشته بر طرفدار و دارای کار رو بخونند!!!!!بس علاقه جی میشه !!!!!
من افرادی رو میشناسم دکتری امار.دکتری فیزیک .دکتری ریاضی.و…….
که بیکارند برخی فکر میکنند بیکاری برای رشته های علوم انسانی هست فقط !!!!!!به قول خواهرم که بسیار هم موفق میباشد هر کس در رشته خودش باید بهترین باشد و کاری به حرف بقیه نداشته باشد
من با کامنت اخر شما موافق نیستم
من میگویم همه عاقل و بالغ هستند مطمن باشید تمام راهها هم امتحان کردند
نمیشه بدون شناخت از شرایطشون یک نسخه واحد برای همه بیچید
!!!!؟؟؟
انصاف نیست برادرمن
خوب
انشاا….خدا به شما کمک کند
به قول شما در اینده هزینش رو پرداخت خواهیم کرد!!
توکل بر خداوند مهربان و حکیمم
شاد و سلامت باشیادامه مطالبم
وقتی وارد دانشکاه روزانه در سال ٩١شدم به دلیل بودن در شهری،مرزی و کوجک .و همجنین فاصله زیاد بین کارشناسی و ارشدم
برخی مناسبات و روابط رو نمیدونستم از طرفی بعد مدتی فهمیدم اساتید براساس برکه امتحانی نمره ترم رو نمیدادند
فهمیدم برای شبانه وام زیادی در ارشد میدهند وافسوس خوردم جرا این همه زجر کشیدم روزانه قبول شوم
سالهای بعد سازمان سنجش ظرفیت ارشد رو بالا برد و افرادی با رتبه های بعد امدند و روزانه خوندند
و همش برای من افسوس بود که بخاطر شرایطم سالها از درس دور بودم
در دوره ارشد واقعیتهایی تلخی رو دیدم که تا ان زمان ندیده بودم دوستانم کفتند چون در شهری کوچک و ساده بودی
اینجوری حساس شدی وکرنه شرایط برای همیشه بوده
اساتیدی بودند که دانشجو میکرفتند حتی در جلسه گروه دعوا میکردنداما در ان گرایش چیزی نمیدونستند و دانشجو رو به حال خودش رها میکردندو میکفتند خودت برو کار کن!!بس راهنمایی شما چی میشه ؟؟؟!!!!!
و کسانی هم بودندکه میدادند که بایان نامشان رو براشون بنویسندو…..
اما من همجنان مسر بودم خودم بنویسم و یاد بگیرم
جند روز بیش از استادی در مورد دکتری سوال برسیدم کفتندجند دانشجوی دکتری داشتم که فارغ التحصیل شدند و بیکارند
چرا میخوای دکتری قبول شوی
خوب اگر نخونم جه کنم توی این شرایط جامعه
(شماره ی ۵)
نکته ی بسیار مهم دیگه اینه که بدونید هدفتون از دکتری خوندن چیه. یکی
از بدترین اشتباهات اینه که افراد بخاطر بیکاری دکتری خوندن رو انتخاب
کنند. اینکه شما یه رشته ای خوندین که کاربرد خاصی نداره یا حداقل دولت
نتونسته بازار کار مناسبی براش فراهم کنه، نباید از زمین و زمان شاکی
باشید. شما خودتون بودید که اون رشته رو انتخاب کردین و این هم نتیجه ی
انتخاب شماست. همه راههای موفقیت به دکتری ختم نمیشه. تلاش کنید راهی بسوی
موفقیت بیابید. بخصوص با خیلی عظیم فارغ التحصیلان دکتری خارج از کشور که
موج بازگششتون به ایران شروع شده، اندک امیدهای هیات علمی شدن هم کمرنگتر
خواهد شد. کسی دکتری بخونه که یا از الان جای تثبیت شده جذب داره یا واقعا
عاشق تحقیق و پژوهشه و میخواد دروازه های علم رو جابجا کنه.
اینکه جناب م.ی. می فرمایند در شهری دور افتاده در نقاط مرزی هستند که
انشالله هر جا هستند خدا موفقشون بداره و میگن تنها راه نجاتشون دکتری
خوندن هست بهیچوجه موافق نیستم. زمین خدا محدود نیست و برای موفقیت میشه
کوچ کرد. اگه هم امکانش نیست قطعا در اون سرزمین افراد موفق بسیاری وجود
دارند که مسیر موفقیتشون از دکتری عبور نکرده اما صد تا دکتر به موقعیتش
غبطه میخورند.
اساسا معتقدم خیلی ها برای درس خواندن ساخته نشده اند و هر کسی قابلیتی
دارد. مثلا ممکنه کسی استعداد شگرفی در موسیقی، صنایع دستی، فوتبال و …
داشته باشد اما بزور خانواده ها طرف مجبور به اتلاف وقت و عمر در دانشگاه
هست و چون هیچوقت عمیقا عاشق تحصیل نبوده هر چند توانسته به مدارجی هم برسد
قطعا این مدارج عامل موفقیشت نخواهد بود. باید با چشم باز انتخاب کرد و
ادامه ی راه اشتباه هم اشتباهی بزرگتره.
نکات دیگه ای هم هست که شاید دیگه در حوصله ی عزیزان و سروران گرامی
نباشه و برای همین از همه عزیزانی که به عرایض بنده توجه کردند و ای بسا
مخالفین زیادی هم داشته باشته سپاسگزارم.
از دوست عزیز جناب kian هم که بنده نوازی فرموده عرایض بنده را در سابق
تایید کردند ممنونم و برای همه دوستان آرزوی بهروزی و سعادت و سلامت و
عاقبت بخیری دارم
در پناه خدای متعال باشید
به نام خدای مهربان و حکیمم
من به اجبار هفت سال بین کارشناسی و ارشدم فاصله بود یکی از دلالیش این
بود که من فقط روزانه میخواستم اکر خانوادم توانایی مالی بالایی داشتند
میتونستم عمرم تلف نشود و به راحتی ارشد یکی از دانشکاههای تهران رو بخونم و
بعدش به راحتی در ان زمان دکترا بخونم
یکی از دلالیش این بود نمیخواستم به خانوادم از لحاظ مالی فشار بیادش.اون موقع مثل الان تعداد ارشد زیاد نبود
البته در این هفت سال چند سال ارشدش رو شرکت نکردم .همه کفتند دنبال کار برو رفتم اون زمان کار هم زیاد بود مثل الان زیاد امتحانی نبود
شرایط دیگریم برایم محیا نبود با توجه ملاکهایم
من اون موقع نت نداشتم مودم نداشتم منابع کنکور و کتابها برای ارشد عوض شده بود من نمیدانستم
همین باعث میشد من کنکور ارشد شرکت کنم و روزانه قبول نشوم و بازم سالی دیکه
الان خداروشکر تا کتاب جدیدی در زمینه رشته ام به بازار میادش سریع میفهمم در حد توان خانوادم باشد میخرم
سال ٩١با کلی مشکلات ارشد روزانه قبول شدم هیجکس باوزش نمیشد با وجود این همه غم و مشکلات قبول،شوم
اما من اراده کرده بودم البته ناکفته نموند یکی از همشهریانم که دوسال قبل روزانه تبریز قبول شده بودند
من رو راهنمایی کردندؤ جند کتاب به من معرفی کردندو همونها باعث قبولیم شد
اقای منتظر من به درس علاقه دارم و باعث ارامشم میشه
اما کار هم دوست دارم خوب نیست جه میشه کرد
خیلیا هستند جند شهر مجاز شدن
اما بخاطر عدم توانایی مالی یک جا مصاحبه رفتند
متاسفانه الان بسیاری از اساتید به روز نیستندو تلاشی برای به روز کردن خود نمیکنند
اقای منتظر وقتی کار نیست،با این شرایط و… . فراهم نیست،
جوان چه کند چاره ندارد درس بخوند
متاسفانه اساتید هم برخیشون به چشم مقاله به یک دانشجو نگاه میکنند
کلی دق دقه ذهنی چطؤر میتونه با فکری راحت پژوهش کند
سواره نظام از حال پیاده نظام خبر ندارد
حق یار و یاور شما و همه
یا علی
(شماره ی ۴)
مساله بعدی قضیه تعهد گرفتن هستش. مجددا تاکید میکنم دوستان در مورد پذیرش
دکتری نگرشی مثل دوره کارشناسی نداشته باشند. در دوره ی دکتری استاد هست که
همه ی جوانب رو می سنجه و بعد از بررسی های فراوان رزومه و مدارک تحصیلی و
مصاحبه و غیره به این نتیجه میرسه فلانی دقیقا همونی هست که میخواد و نمره
ی آیتمهای مختلف چندان تعیین کننده نیست. شما نمره ی همه ی آیتمها رو
داشته باشید اما اونی نباشید که استادتون میخواد قطعا شما رو نمی گیره.
برای همینه که وقتی شما رو انتخاب کرد اگه اون دانشگاه انتخاب اولتون بوده
باشه که هیچ وگرنه ازتون تعهد میگیره که جای دیگه اگه خواستنتون نرید و
اینجوری نیست که اگه خواستین برین نمره ی بعدی رو جایگزین شما بکنه! این
دیدگاه در مورد دوره ی کارشناسی صدق میکنه نه دکتری.
بخصوص در بین دانشگاه های برتر کاملا معمول هستش که اگه استادی از یه
دانشگاه شما رو بخواد با اساتید دانشگاه های دیگه که از همکاران و دوستاش
هستند تماس میگیره و بهشون میگه من فلانی رو میخوام و شما نگیرینش یا خلاصه
با همدیگه هماهنگی میکنن بدون اینکه داوطلب متوجه باشه.
برای همینه که باید با دید باز انتخاب رشته کنید و با بررسی زیاد به این
نتیجه برسید بیشترین شانس قبولی شما توی کدوم دانشگاه هست و اونو توی
اولویتتون بذارین نه اینکه مثل دوره ی کارشناسی، از دانشگاه تهران و شریف
شروع کنید ردیف کنید برید پایین که شانستون به کجا بخوره!
این مدل انتخاب رشته بدترین شیوه ی انتخاب رشته برای دوره ی دکتراست
بقیه کامنت بعدی –>
(شماره ی ۳)
نکته بعدی اینه که برخی دوستان که در دانشگاه های غیر دولتی تحصیل کرده
اند با وجود رتبه های خوب معمولا پذیرششون بسیار سخته و نوعا منتقد این
هستند که چرا دانشگاه ها در پذیرش اونها تبعیض قائل میشن. بنظر شخصی من
نباید اینگونه به قضیه نگاه کرد. واقعا تفاوت هست با کسی که رتبه زیر ۱۰۰
کنکور سراسری لیسانس رو آورده و دانشگاه تهران پذیرفته شده با کسی که رتبه ی
۲۵۰۰۰ آورده و اجبارا دانشگاه غیر دولتی رو برای ادامه ی تحصیل انتخاب
کرده. زمانی بود که ورود به دانشگاه بسیار بسیار سخت بود و گاه برخی
داوطلبین تا ۷ سال پشت کنکور می ماندند تا با رتبه ی خوب بتونن رشته مورد
علاقه اشونو بخونن اما امروزه کسی همچین کاری نمی کنه، اینکه بهر دلیل رتبه
ی کنکورشون خوب نمیشه و دانشگاه غیر دولتی انتخاب میکنند باید توجه کنند
که شرایط ادامه ی تحصیلشونو به همون نسبت دشوارتر خواهند کرد. این رو گردن
بی عدالتی اساتید مصاحبه نندازیم بلکه ما خودمون هستیم که از اول سنگ بنا
رو محکم نذاشتیم.
من خودم دانشگاه تهران تحصیل کرده ام و هیات علمی دانشگاه آزاد هم هستم و
می دونم تفاوت این دو دانشگاه از زمین تا آسمان هستش. پس منصفانه نیست که
عملکرد اساتید مصاحبه در این زمینه زیر سوال بره که تو خود چون کنی اختر
خویش را بد … مدار از فلک چشم نیک اختری را
بقیه در کامنت بعدی –>
بسمه تعالی
در پاسخ دوست عزیز جناب م.ی قرار بود نکاتی بنویسم و با توجه باینکه ممکنه
برای بقیه دوستان هم مفید باشه بدون ریپلای کردن متن ایشون اینجا نکاتی عرض
میکنم:
با اینکه دوستانی که مطالب این سایت رو پیگیری میکنند جسته و گریخته عرایض
من رو توی بخشهای مختلف دیده اند اما مجددا برخی رو اینجا ذکر میکنم. بنده
هنوز فکر می کنم برخی از دوستان نگاه صحیحی به دوره ی دکتری ندارند. وقتی
هنوز درگیر دادن تعهد و از این دانشگاه به اون دانشگاه جهت رفتن به مصاحبه،
انتخاب گرایشهای متعدد و اولویت های انتخابی و غیره هستند نشون میده
دیدگاه این دوستان به دوره دکتری، شبیه دوره ی کارشناسی هستش.
بذارین من در مورد خودم توضیح بدم. من برای دومین بار بود که در کنکور
دکتری شرکت میکردم(پارسال هم شرکت کردم و دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم اما
بدلیل بعد مسافت قبل از اعلام نهایی اسامی انصراف دادم) و بدون اینکه حتی
یک کلمه برای کنکور درس بخونم و با وجود اینکه حداقل ۲۰ سال از دوره ی
کارشناسی من میگذره برای بیشتر دانشگاهها مجاز به انتخاب رشته شدم و البته
این باعث خوشحالی نیست که چرا کسی مثل من بعد اینهمه سال باز می تونه در
رقابت با دوستان جوانتر رتبه ای بیاره که قابل پذیرش باشه و البته من اینو
به اتلاف وقت فراوان دوستان جوان در شبکه های اجتماعی و غیره بی ربط نمی
دونم.
در حالیکه نه مقاله داشتم نه مدرک زبان نه هیچ چیز دیگه ای، در مصاحبه ی
یکی از دانشگاه های تهران، در رشته ی کامپیوتر تونستم نظر مثبت یکی از
اساتید رو جلب کنم و این در حالی بود که حتی یک برگ سرتیفیکت در هیچ موردی
ارائه نکردم. اما دقیقا می دونستم دنبال چی هستم و زمینه ی کاریمو می
دونستم و اصلا اجازه ندادم منو سر جلسه مصاحبه سوال پیچ کنند بلکه خودم
بودم که مدیریت جلسه رو بعهده گرفتم و بقیه شنونده بودند و تنها سوالی که
کردند این بود که چقدر قراره برای دوره ی دکتری وقت بذارم.
من در رشته ی کامپیوتر شرکت کرده بودم و در مصاحبه ی یکی از دانشگاه ها
دیدم که برخی دوستان قرار بود صبح مصاحبه ی رشته نرم افزار باشند و بعد از
ظهر مصاحبه ی سخت افزار فرداش هم مصاحبه گرایش هوش مصنوعی!
درسته که تراز هر سه رو آورده بودند اما وقتی کسی اینطوری انتخاب رشته
میکنه یعنی اینکه اصلا خودشم نمی دونه دنبال چی هست و هدفش تنها گرفتن
مدرکه. خب مشخصه همچین آدمی هیچ شانس قبولی نداره. اساتیدی که برای مصاحبه
حضور دارند سالهای سال هست که دارند دانشجوی دکتری میگیرند و کاملا حواسشون
هست که کی رو بگیرند. دقیقا همون موقعی که این دوست عزیز برای هر سه گرایش
تقاضای مصاحبه داده بود مسوول مصاحبه ها به من گفت این یه پوئن بسیار منفی
براش خواهد بود.
پس نکته اول اینه که بدونیم قراره چی بخونیم و کجا بخونیم نه اینکه باری بهر جهت اپلای کنیم ببینم جایی اسممون در میاد یا نه.
بقیه در کامنت بعد –>
سؤالات مختلف بود دوست عزیز ، از هرکسی یه چیز میپرسیدن، تا اونجایی که با بچه ها حرف زدم اینا بود
فرق روانشناسی سلامت و بالینی رو توضیح بدید به انگلیسی
چکیده پایان نامه خودتون به انگلیسی
هدف دکتری خوندن به انگلیسی
معرفی خودت
اگه ازت پرسیدن انگلیسیت در چه حده بگو متوسط، اگه بگی خوبه خیلی گیر میدن
در کل فکر نکنم واسه پردیس زبان خیلی بپرسن
فصل ٣ و ۴ پایان نامت رو خیلیییی خیلی دقیق بخون و دلیل استفاده از روش هات رو بدون
سلام دوستان من دکتری حقوق خصوصی تهران امسال رفتم مصاحبه .کتبی که بایدبحث
روتامیتونیدبازکنیدمهمترین قسمت مصاحبه شفاهیة .وقتی داخل اتاق مصاحبه
میشیدتحت نظریدازنحوه بازوبسته کردن درب وسلام دادن ونشستن ومعرفی وپاسخ به
سوالات .وهمچنین ازپایان نامه ارشدمیپرسن سوالی روکه جواب میدین تاآخرش
روحرفتون باشیدودفاع کنیدازش چون به شکتون میندازن باچالش انداختن
مهمترازهمه وقتی میبینیدیه استادی بی خیاله بدونیداون دانشجوشوگرفته
لذازورنزنیدبی فایدست وخیلی بحث نکنیدبااساتیدچون اوناهم میخام بین بقیه
اساتیدعرض اندام کنن پس بهش اجازه همچین کاری بدین نزننین توذوقش
موئدباشید