اندازه گیری ناب بودن سیستم های تولید __ مورد مطالعه از شرکت موتور فورد و جنرال موتورز
Measuring the leanness of manufacturing systems—A case study of Ford Motor Company and General Motors
باوجود تحقیقات گسترده منتشرشده در سیستم تولید ناب در چندین رشته در دهه گذشته، مفهوم آن به دو دلیل توسعه و ترقی پیدا نکرده است. اول به دلیل فقدآن یک تعریف کلی موردپذیرش است. نویسندگان مختلف برحسب اهداف موردنظرشان تعریف هایی بیان کرده اند که در شرکت های مختلف متنوع، دارای همپوشانی باهم و متفاوت هستند. دوم، هیچ مطالعه ای اندازه گیری سامانمند و نسبی از سیستم تولید ناب توسعه داده نشده است. با فقدان چنین اندازه گیری، دو شرکت نمیتوانند بهصورت واقعی پیشرفت خود را بهسوی تبدیلشدن به تولید ناب درجه بندی کنند. این مقاله دو هدف دارد: اول، تعریف تولید ناب بهصورت یک مفهوم یکی شده و دوم، توسعه و بسط دادن اندازه گیری نظام مند و طولانیمدت از تولید ناب. تولید ناب یک استراتژی بهمنظور خسارت متحمل شده کمتر ورودی برای دستیابی بهتر به اهداف سازمانی از طریق خروجی بهتر تولید است
برای چند دهه، تولید کنندگان به دنبال بهینه سازی عملیات، زنجیرههای عرضه و داراییهای سرمایه ای هستند. تسهیلات ایجادشده توسط پیشرفت فناوری اطلاعات، دستیابی به بهینه سازی تقاضا برای سرعت، انعطافپذیری، از بین بردن زباله، کنترل فرآیند، استفاده از مردم و رسیدن به سطح جهانی برای به دست آوردن مزایای رقابتی را تشدید کرده است. بهتازگی، دستیابی به این هدف با توجه بهسرعت مؤثر بازار جهانی، کاهش بودجه و کوچک-سازی ظرفیت بهطور فزاینده ای پیچیده کرده است. ازاینرو، تولید ناب به روش کلیدی برای مدیریت این پیچیدگی تبدیلشده است. سیستم تولید تویوتا (TPS)، از پیشگامان رویکرد تولید ناب پایه و اساسی برای بسیاری از جنبش های بهینه سازی تبدیلشده که از دهه گذشته تسلط چشمگیری بر توسعه تولید داشته به دست آورده است.